ساده اما داستان کوتاه زندگی

ساخت وبلاگ
شب یلدا ماهم ی شب جلوتر مثل پارسال...........حالا موقع‌شب یلدا گرفتنمون زلزله اومد ما هم مرکز زلزله بودیم نمردیمو  ی بار کانون زلزله شدیم. همه الان رفتن تو پارک ها انقد شدید بود که دیوار ی متر رفت و اومد قشنگ با چشام دیدم داد زدم همه فرار...... طفلی مادرم کلی ترسیده بود اینم از اخر صبح که مادر بزرگه تشنج کرد و اورژانس اومد حالش بهتر شد..... سر این زلزله و سربازی رفتن داداش کوچیکه 3بار شب یلدا داشتم دوتا خونه یدونه محل کارم...  ساده اما داستان کوتاه زندگی...
ما را در سایت ساده اما داستان کوتاه زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asanistind بازدید : 180 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 16:08

ساده اما داستان کوتاه زندگی.. - فیلترفیلتر همیشه دوسداشتم شنا کنم خودم. همیشه تو کم عمق استخر میرفتم. خودم با تلاش خودم شنا یاد گرفتم تونستم شنا کنم دو سال پیش 24سالگی تونستم قسمت عمیق برم. اون شب خوابم نمیبردش. بعدش کرال سینه یاد میگرفتم تا بتونم شنا درست و اصولی کنم.چقد طول کشید تا بتونم100متر کرال سینه برم. چقد زحمت کشیدم همش تمرین تمرین تا یکشنبه این هفته یک کیلومتر کرال سینه تو 30 دقیقه رفتم. تو سرمم افتاده که برم ناجی بشم تایم استراحتم برم ناجی وایسم.. بعد از شلوغیا تلگرام فیلتر شد دم امتحانا که همش همه شروع میکنن بخوندن جزوه ها و نمونه سوالا رد و بدل میشه فیلتر شده فیلتر شکنم همش قطع و وصل میشه + نوشته شده در پنجشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۶ ساعت 20:53 توسط سعـــــــید | ساده اما داستان کوتاه زندگی...
ما را در سایت ساده اما داستان کوتاه زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asanistind بازدید : 199 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 16:08